آن شب قدرى كه گويند اهل خلوت امشب است
فضايل شب قدر
شب قدر از شب هاى با عظمت و با اهميت سال است و دليل فضيلت اين شب بر ساير شب ها به اعتبار امورى است كه در اين شب محقق مى گردد وگرنه اجزاى زمان يا مكان ، درجه و رتبه وجودى شان يكى است و بين آنها تفاوتى وجود ندارد.
شب آمرزش گناهان است
در منهج الصادقين در تفسير سوره ((قدر)) از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده كه فرمودند: ((هر كس شب قدر را احيا دارد و مومن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامى گناهانش آمرزيده مى شود.))
قلب ماه رمضان است
در روايتى مى خوانيم كه امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((از كتاب خدا استفاده مى شود كه شماره ماه هاى سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سر آمد ماه ها، رمضان است و قلب ماه رمضان ، ليلة القدر است .))(46)
سرور شب هاست
پيامبر خاتم فرمود: ((ليلة القدر سيدة الليالى ))(47) شب قدر، سرور شبهاست .
از هزار ماه بهتر است
در فرهنگ غنى اسلام ، همه امور را با معيارهاى الهى مى سنجند؛ از اين رو قرآن كريم ، ابراهيم ، ((قهرمان توحيد)) را يك امت مى داند و يا در مورد شب قدر در قرآن مى خوانيم : (ليلة القدر خير من اءلف شهر) و در صحيفه سجاديه (دعاى 44) آمده است كه فضل ليله واحدة من لياليه ، على ليالى الف شهر و سماها، ليلة القدر(48).(49)
به چه سبب شب قدر بهتر از هزار ماه است ؟
در خبرى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل شده است : هنگامى كه ماه رمضان نزديك شد - در ايامى كه سه روز از ماه شعبان باقى بود - به بلال گفت : مسلمانان را به مسجد بخوان و چون گرد آمدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: اى مردم ! پروردگار اين ماه را به شما اختصاص داده است ، آن سيد ماههاست و در آن شبى است كه از هزار ماه نيكوتر است .(50)
نظرهاى گوناگونى در خصوص بهتر بودن اين شب مبارك از هزار ماه ، ابراز شده است .(51)
الف ) عمل نيك در اين شب از هزار ماهى كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است و در اين خصوص ، روايت زير قابل دقت است :
راوى از امام صادق (عليه السلام ) سوال مى كند: چگونه ممكن است شب قدر از هزار ماه بهتر باشد؟
امام (عليه السلام ) فرمودند: العمل فيها خير من العمل فى الف شهر ليس فيها ليله القدر.(52)
ب ) از امام زين العابدين (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: خدا به رسول خود محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) گفت : آيا مى دانى براى چه شب قدر از هزار ماه برتر است ؟ اظهار داشت : نه .
خداوند فرمود: براى اين كه در اين شب ، فرشتگان و روح به اذن بارى تعالى هر امرى را فرود مى آورند.(53)
ج ) نزول قرآن در آن شب .
حال كه كلام به اين جا رسيد، بد نيست تا اشاره اى گذرا به وجوه ديگرى كه دانشمندان نقل كرده اند، داشته باشيم :
الف ) عبادت يك شب پيروان پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) از سلطنت هزار ماه بنى اميه - كه تقريبا هشتاد و اندى سال مى شود - برتر است .(54)
ب ) نقل است كه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) نام چهار تن از عابدان (يحيى ، زكريا، حزقيل و يوشع ) را بر زبان جارى كرد و فرمود: ((اينان هشتاد سال خدا را پرستيدند و لحظه اى هم از ياد او غافل نشدند و مرتكب گناه نگرديدند.)) حضار تعجب كردند. جبرئيل ((سوره قدر)) را فرود آورد.(55)
پ ) ابوبكر ورّاق گويد: ملك سليمان هزار ماه بود و ملك ذوالقرنين هزار ماه و كسى كه در شب قدر خدا را عبادت كند، از ملك و سلطنت آن دو بهتر است .
ت ) ثعلبى گويد: پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به ياران خود فرمودند: در بنى اسرائيل ، عابدى مى زيست كه ((شمسون )) نام داشت ، وى هزار ماه ، سلاح بست و در راه خدا نبرد كرد. صحابه گفتند: آيا ما نيز با اين عمر كوتاه به چنين سعادتى نائل خواهيم شد؟ كه سوره قدر نازل گرديد.
ه ) شب قدر از هزار ماه بهتر است ، زيرا بر امت هاى پيشين ، هزاران ماه گذشت و آنان در تاريكى ها و گمراهى ها به سر مى بردند.
نزول قرآن در اين شب
طبق روايات موجود، مجموع قرآن ، كه معجزه جاويد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) است ، در شب قدر دفعتا به صورت يك روح از لوح محفوظ به آسمان دنيا يا بيت المعمور و يا قلب پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شده است .
اين را اصطلاحا نزول دفعى (يكباره ) و نزول اجمالى قرآن مى گويند، اما قرآن يك نزول تدريجى و تفصيلى هم دارد، كه طى 23 سال دوران نبوت پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) به صورت الفاظ نازل شده است .
به همين علت ، لغويان بين كلمه نزول از باب افعال و از باب تفعيل فرق گذارده اند؛ از اين رو آياتى كه با لفظ ((انزال )) و مشتقات آن آمده ، ظاهر در نزول ((دفعى )) مى دانند و آياتى كه با لفظ ((تنزيل )) و مشقات آن وارد شده است ، ظاهر در نزول ((تدريجى )) مى دانند.
سوره قدر
نامگذارى يكى از ((سور قرآن )) به نام قدر (سورة القدر)، گوياى فضيلت و اهميت اين شب است .
شب مبارك
شب قدر شبى مبارك و فرخنده است ، چون قرآن كه بهترين خيرات و بركات است ، در اين شب نازل شده است : (انا اءنزلناه فى ليله مباركة .)
تعيين شب قدر
در اين كه شب قدر، بيش از يك شب در سال نيست و در اين كه آن شب در ماه مبارك رمضان واقع شده است ، نزد ما خلافى نيست ، اما در تعيين يكى از شب هاى ماه رمضان ، به عنوان شب قدر، بين علما و دانشمندان ، اختلاف وجود دارد. و همان طور كه ((صلوة وسطى )) در بين نمازهاى پنج گانه و ((اسم اعظم )) در ميان اسماى الهى و ((ساعت استجابت دعا)) در ساعت هاى روز جمعه و ((ولى خدا)) در بين بندگان و ((رضاى خدا)) در طاعات و ((سخط خود را)) در سيئات گذاشته است (56) و وقت قيام ساعت و هنگام قيام امام زمان (عج ) و وقت مرگ را نيز مشخص نفرموده است - تا اهل معصيت آنها را وسيله نيل به مقاصد خود قرار ندهند - و در مقابل ، مومنان بيشتر مراقب اعمال و رفتار خود باشند و كليه نمازهاى روزانه را با توجه و دقت كامل انجام دهند و كليه اسماى الهى را نيز مواظبت كنند و به همه بندگان احترام نمايند و روز جمعه به دعا بيشتر همت گمارند، زيرا:
قيل لاميرالمؤ منين (عليه السلام ): اخبرنا عن ليلة القدر؟ قال : ما اءخلوا من ان اكون اعلمها و لست اشك ان الله انما يسترها عنكم ، نظرا لكم ، لاءنه لو اعلمكموها عملتم فيها و تركتم غيرها.(57)
به امير مؤ منان على (عليه السلام ) گفتند: ما را از شب قدر آگاه كن . فرمود: خالى از اين نيستم كه آن را بدانم . شك ندارم كه خداوند به خاطر كمك كردن و مهلت دادن به شما آن را از شما مى پوشاند، چون اگر آن را به شما اعلام مى كرد، در همان شب عمل مى كرديد و در غير آن شب ، عبادت را ترك مى كرديد.
بنابراين شايد حكمت اخفا و مجهول ماندن آن اين باشد كه مومنان ، شبهاى بيشترى را قدر بدانند و به آرزوى درك فضيلت آن به كارهاى نيك و عبادت بيشترى پرداخته و از معاصى و زشتيها دورى گزينند و در پرستش خداوند تلاش نمايند.(58)
هنگامى كه بنده با اين كه يقين به ليله القدر ندارد و در اطاعت و بندگى ، كوشش و جهدى به سزا انجام داد تا شايد آن شب را درك كند، خداوند متعال در برابر ملائكه به انسان مباهات مى كند و مى گويد:
اين همان موجودى است كه آنان را مفسد و خون ريز، معرفى مى كرديد؛ اينكه تلاش و كوشش او را در شبى كه احتمال شب قدر بودن آن مى رود بنگريد و قضاوت كنيد كه اگر يقين به آن شب داشت ، چگونه اطاعت و بندگى مرا مى نمود؛ در اين هنگام روشن شد كه : انى اعلم ما لا تعلمون ...(59)
علت ديگر هم اين كه اگر اين شب خجسته معين بود، برخى بر اثر توفيق احياى آن ، مبتلا به عجب و غرور مى گردند و اگر معين نباشد، بر اثر تمرين و مراقبت بيشتر، ملكات فاضله در نفسشان راسخ تر مى گردد و از بركات و پاداش هاى بيشتر بهره مى گيرند.(60)
استاد على كريمى جهرمى در كتاب حول ليلة القدر وجوهى براى اختفاى اين شب ذكر كرده اند، كه از آن جمله است :
اگر اين شب معلوم بود، حرمت و عظمت در خور شاءن را در نظر مردم نداشت . سيره مردمان بر اين است كه براى هر چه از ديد آنان مخفى است ، احترام بيشترى قائلند، چنان كه احترام گذارى آنان بر قبور ائمه و اعتاب آن بزرگواران كه در مسيرهاى دور و دراز است ، بيشتر از قبورى است كه در شهر و محل سكونت آنهاست و لذاست كه در عزلت ، عزت و كرامت است ، اما در معاشرت پياپى ، ذلت و مهانت .
و در كشكول شيخ بهايى مى خوانيم :
تلك الدار الاخره نجعلها للذين لا يريدون علوا فى الارض و لا فسادا و العاقبه للمتقين .
شايد هم به منظور تعظيم و بزرگداشت آن ، معين اش نكرده اند تا بندگان خطاپيشه با انجام گناه ، حرمت آن را نشكنند و مورد خشم پروردگار قرار نگيرند.(61)
از ابن عباس روايت كرده اند كه جمله ليله القدر سه بار در سوره قدر تكرار شده و مجموع حروف ليله القدر نه حرف است و حاصل ضرب سه در نه ، بيست و هفت است ، به همين مناسبت بايد شب قدر، شب بيست و هفتم باشد.(62)
در كتاب احكام القرآن ابن عربى معافرى اندلسى مالكى ، درباره تعيين ((شب قدر)) گويد:
شب 27 رمضان ، شب قدر است ، زيرا علما حروف سوره قدر را شمرده اند و چون به كلمه ((هى )) رسيدند، آن را 27 حرف يافتند و دانستند كه شب قدر، 27 رمضان است .(63)
البته اين روش برداشت از قرآن در نزد مفسران و محققان ما ناصحيح است ؛ دانشمند شهير شيعه ، مرحوم محمد جواد مغنيه ، پس از نقل اين كلام مى گويد:
اين نبوغ در استنتاج و اين ورع در تفسير كلام خدا، شى ء عجيب و غريبى نيست از كسى كه در مقام تعليق زدن بر فتواى امام شافعى مى نويسد: ((هذا كلام من لم يذق طعم الفقه )) و نيز در تعليق بر فتواى امام ابو حنيفه گويد: ((هذا فقه ضعيف .))
در هر حال برخى تصور كرده اند كه همه شب هاى ماه رمضان ، احتمال قدر بودن را دارد. و بعضى با استفاده از بعضى روايات ، شب اول و برخى شب هفدهم (64) و عده اى شب نوزدهم را شب قدر معرفى كرده اند.
جمع كثيرى به استناد روايات فراوان ديگر معتقدند كه در دهه آخر ماه رمضان است و اين قول ، اتقان بيشترى دارد.
اينك ، به پاره اى روايات كه مستند قول اخير است ، اشاره مى كنيم :
1. حمران از امام پنجم (عليه السلام ) درباره آيه (انا اءنزلناه فى ليلة مباركة )(65) مى پرسد. امام باقر (عليه السلام ) در جواب مى فرمايد:
نعم ليله القدر، فى كل سنه ، فى شهر رمضان ، فى عشر الاواخر؛(66)
بلى ، آن شب قدر است كه در تمام سالها در دهه آخر رمضان واقع شده است .
2. پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى فرمايند:
((التمسوها فى العشر الاواخر؛(67) شب قدر را در دهه آخر ماه مبارك رمضان بجوييد.))
3. و نيز نقل است كه : ان النبى (صلى الله عليه و آله و سلم ) كان يوقظ اهله ، فى العشر الاواخر من شهر رمضان ؛ رسول خدا اهل خويش را در دهه آخر ماه رمضان بيدار مى كرد.
شب بيست و سوم
شب قدر بودن شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان ، يقينى است . و شب هاى نوزدهم و بيست و يكم وسيله اى براى دست يافتن به آن است .
اينك به ادله اى چند در اين خصوص اشاره مى شود:
الف ) از شيعه و اهل سنت ، نقل كرده اند كه : عبدالله انيس انصارى (جُهَنى ) كه در خارج مدينه مى زيسته و شرايطش طورى بوده كه نمى توانسته زياد به مدينه بيايد و از خيرات و بركات رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) استفاده كند روزى خدمت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) شرفياب شد و عرض كرد: من شتران و گوسفندان و كارگرانى دارم و منزلم از مدينه دور است ، ولى دوست دارم ، يك شب از شب هاى ماه رمضان را معين فرماييد تا سعى كنم به مدينه بيايم و در نماز حاضر شوم .
فدعاه رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) فسارّه فى اءذنه ، فكان الجهنى ، اذا كان ليلة ثلاث و عشرين ، دخل بابله و غنمه و اهله ، الى المدينة ؛(68)
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) مطلبى را به گوش او سرى فرمودند و پس از آن اين مرد، شب هاى بيست و سوم ماه رمضان با شتران و گوسفندان و كارگران خود وارد مدينه مى شد.
بعضى اين روايت را با شب قدر تطبيق داده اند.
ب ) سفيان بن السمط گويد:
قلت لابى عبدالله (عليه السلام ): الليالى التى يرجى فيها من شهر رمضان ...
((شبهايى كه احتمال مى رود، ((شب قدر)) در آنها باشد، كدام است ؟))
حضرت فرمود:
((تسع عشره واحدى و عشرين و ثلاث و عشرين ؛ شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم است .))
قلت ، فان اءخذت انسانا، الفترة او علة ، ما المعتمد عليه من ذلك ؛
پرسيدم : اگر كسى معذور باشد، به كدام شب بيشتر اهميت بدهد؟ فرمودند:
((ثلاث و عشرين ؛ به شب بيست و سوم .))
پ ) از امام صادق (عليه السلام ) روايت است كه فرمودند:
التقدير فى ليلة تسعه عشر، و الابرام فى ليلة احدى و عشرين ، و الاءمضاء فى ليلة ثلاث و عشرين ؛ اندازه گيرى و تقدير امور در شب نوزدهم انجام مى شود و سپس در بيست و يكم ، ابرام و مهيا براى امضا مى گردد و آن گاه در شب بيست و سوم ، امضا خواهد شد.
ت ) شيخ صدوق مى فرمايد:
اتفق مشايخنا - رضى الله عنهم - فى ليلة القدير، على انها ليله ثلاث و عشرين من شهر رمضان .(69) بزرگان شيعه اتفاق كرده اند كه شب قدر، بيست و سوم رمضان است .
ث ) فتّال نيشابورى نيز مى نويسد:
اتفق اكثر مشايخنا - رضى الله عنهم - على ان ليلة القدر، ليله ثلاث و عشرين .(70)
((بيشتر مشايخ ما اتفاق كرده اند كه بيست و سوم ماه رمضان ، شب قدر است .))
اعمال مخصوص اين شب نيز مؤ يد مدعاى ماست ؛ مثلا انجام دو غسل (اول و آخر شب ) و خواندن هزار مرتبه سوره قدر و تلاوت سوره دخان كه نخستين آيه اش اين است : (انا اءنزلناه فى ليلة مباركة ).
ج ) در تفسير گازر آمده است :
((عبدالله عمر گفت : در عهد رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) چند نفر از صحابه به خواب ديدند كه شب قدر، شب بيست و سوم است . حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند: خواب هاى شما موافق است ، هر كه خواهد عبادتى كند، به شب بيست و سوم اهميت دهد.))
چ ) و در خبر است كه بنى سلمه جمعى را به مدينه فرستادند تا از رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) بپرسند كه شب قدر، كدام شب است . به نزديك حضرت آمدند و سوال كردند. حضرت در جواب پرسشى كردند: امشب چندم است ؟ گفتند: بيست و دوم . سپس پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند: ((فردا شب .))
ح ) از امام صادق (عليه السلام ) منقول است كه فرمودند:
ان ليلة الثالث و العشرين من شهر رمضان ، هى ليلة الجهنى ، فيها يفرق كل امر حكيم ، و فيها تثبت البلايا و المنايا و الاجال و الارزاق و القضايا و جميع ما يحدث الله فيها، الى مثلها من الحول ، فطوبى لعبد احياها، راكعا و ساجدا و مثّل خطاياه بين عينيه و يبكى عليها، فاذا فعل ذلك ، رجوت ان لا يخيب ان شاء الله .(71)
از اين روايت استفاده مى شود كه محققا شب بيست و سوم رمضان ، همان ليله جهنى است كه در آن ، هر امر محكمى فيصله داده خواهد شد و در آن شب ، هر حادثه اى اعم از بلا، مرگ ، زندگى و روزى و تمام آنچه از حوادث الهى در اين شب و ساير شب ها در طول سال واقع خواهد شد، معين مى گردد.
و سپس امام (عليه السلام ) مى افزايند:
((خوشا به حال آن بنده اى كه شب ياد شده را به ركوع و سجود احيا نمايد و گناهان خود را در مقابل ديدگان مجسم كند و بر انجام آنها بگريد كه اگر چنين كرد، اميدوارم كه به خواست خدا نااميد نشود.))
حفص بن غياث از امام صادق (عليه السلام ) از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل كرده است :
انزل القرآن فى ثلاث و عشرين من شهر رمضان ؛(72)
قرآن در شب 23 رمضان نازل شده است . از سوى ديگر بر حسب دو آيه از قرآن ، اين كتاب آسمانى در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است ، بنابراين شب قدر شب 23 رمضان است .
سيد ابن طاووس رحمه الله مى گويد: ((طبق كشف و بيان ، شب قدر همان شب بيست و سوم رمضان مى باشد.))(73)
شب قدر در مناطق مختلف
آيا شب قدر در تمام كره زمين يك شب معين است يا متفاوت است ؟
بعضى معتقدند، از آن جا كه شروع ماه هاى قمرى در همه مناطق همزمان نيست ، شب قدر هم در همه بلاد، يك شب خاص نخواهد بود. برخى ديگر مى فرمايند: آغاز ماه هاى قمرى ، در كليه مناطق يكى است و اگر در شهرى از شهرها هلال رؤ يت شود، آن شب در جميع مناطقى كه با محل رؤ يت در بخشى از شب مشتركند، اول ماه است و آن گاه پس از گذشت 23 شب از رويت هلال رمضان ، آن شب ((ليلة القدر)) است .
دليل اين بزرگان ، اطلاق صحيحه هشام بن حكم از امام صادق (عليه السلام ) است كه فرمودند:
ان كانت له بيّنه عادلة على اهل مصر، انهم صاموا ثلاثين على رؤ يته ، قضى يوما.
كسى به واسطه نديدن هلال ، 29 روز ماه رمضان را روزه گرفت ، سپس بينه عادله پيدا شد بر اين كه در شهرى از شهرها سى روز روزه گرفته اند، به واسطه رويت هلال در شب قبل آن ، بايد يك روز قضا كند.
و در موثقه بصرى ، امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
((فان شهد اهل بلد آخر، فاقضه ؛ اگر اهل شهرى شهادت دهند كه هلال را ديده اند و در آن روز كه يوم الشك بود و روزه نگرفت ، بايد آن را قضا كند.))
در اين مورد، صاحب جواهر و نراقى در مستند و حكيم در مستمسك ، نيز اين قول را تقويت كرده اند.
و اما از آنجا كه اكثر فقها صحيحه هشام را مقيد دانسته اند، لذا بر ماست كه رعايت احتياط كرده و ضمن توجه به رويت هلال در شهرهاى نزديك و يا موافق در افق ، شب بيست و سوم پس از رويت هلال در بلد خود را نيز احيا بداريم و همچنين شب بيست و سوم پس از رويت هلال در شهرهاى دور و يا مخالف در افق را نيز احيا بگيريم تا مطمئن به درك فضيلت شب قدر گرديم .
محرومان از بركات ليله القدر
از برخى روايات استفاده مى شود كه گروهى از اسلام و رحمت و ديگر بركات شب قدر محرومند و آنها عبارتند از:
1. شارب الخمر؛
2. خورنده گوشت خوك ؛
3. كسى كه خود را به وسيله زعفران آرايش نمايد.(74)
4. آنان كه در منزل خود، سگ نگهدارى مى كنند (مگر به خاطر مصلحتى مشروع ).(75)
5. ملعونان (منافقان )، رباخواران ، پيشوايان شرور، كافران ، رشوه گيران ، رشوه دهندگان ، قاطعان رحم ، شهوت رانان ، كتمان كنندگان حقيقت ، فتنه گران ، ظالمان ، يارى دهندگان ظالمان ، شراب خواران ، اهل تهمت و دروغ و غيبت ، تاركان معروف و عاملان منكر و عاق والدين و ساحران و...
6. كسى كه كينه برادر مسلمان خود را به دل گيرد و با او دشمن باشد.
ميبدى مى نويسد: فرشتگان و جبرئيل گرد عالم مى گردند و به همه جاى ها در آيند و به همه خانه هاى مومنان در شوند، خانه اى كه در آن جا ((مى )) بود يا مدمن الخمر بود يا فرزندى عاق بر پدر و مادر يا قاطع رحم بود يا در آن خانه سگى بود يا تصاوير يا كسى كه نماز نكند يا دو مسلمان كه با يكديگر به هجرت باشند و سخن نگويند، فرشتگان در اين خانه ها نروند و از خيرات و بركات اين شب محروم باشند.(76)
در رفع اين ابهام كه چرا عرشيان توجهى به اين گروه از انسان ها ندارند و چرا بايد از نورانى بودن شب قدر و بركات آن محروم باشند، بايد گفت :
اين گونه افراد با رمضان انسى ندارند و زمينه بهره ورى از بركات اين شب ها را در خود فراهم نياورده اند و روحشان نيز آمادگى پذيرش ملائك و حقيقت برتر از آن روح را ندارند؛ كسى كه در طول يك سال ، با بى بند و بارى زندگى را ادامه داده و از انجام هر خلافى كوتاهى نكرده است ، چگونه مى تواند چشم به شب قدر بدوزد و پذيراى ملائكه گردد؟!
آرى بايد نخست ديو را از جان بيرون راند و آن گاه به انتظار فرود آمدن ملائكه و روح و نيز بارش رحمت الهى نشست ، زيرا وجود زمينه هاى پذيرش از ضروريات محسوب مى گردد.
البته ناگفته نماند كه تزكيه خانه دل از وسوسه هاى ابليس لعين و پاكسازى آن از آلودگى هاى ظلمانى و آنگاه ايجاد زمينه براى تغذيه سالم آن از غذاهاى معنوى و آرامش بخشى ، هم چون ذكر و ياد خدا و توبه و استغفار و تلاوت قرآن و توسل و در نهايت ، درك فيوضات الهى در ليله القدر، بدون توفيق از جانب حق تعالى به دست نمى آيد و روى همين اصل است كه عارف سالك ، مرحوم ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى در المراقبات مى فرمايد:
((از مهم ترين دعاها در ماه رمضان ، اين است كه براى توفيق ((عبادت شب قدر)) زياد دعا كند)) و ما نيز دست به دعا برداشته و گوييم :
پروردگارا، ما را از آنان كه از خيرات و بركات اين شب (ليلة القدر) محرومند، قرار مده و خير دنيا و آخرت را براى ما و پدر و مادر و فرزندانمان مقدر فرما.
اجمالى از وظايف ما در شب قدر
اعمال و وظايف شب هاى قدر را مى توان به دو قسم تقسيم كرد:
1. وظايف مشترك ؛
2. وظايف مخصوص ؛
اينك به برخى از اعمال مشترك در شب هاى قدر اشاره مى كنيم تا آنان كه خواهان خوش كامى و خوش بختى هستند، به انجام آنها بپردازند:
1. غسل
سيد ابن طاووس در اقبال به سند خود از امام صادق (عليه السلام ) روايت مى كند كه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) در دهه آخر ماه رمضان هر شب غسل مى كرد.(80)
2. احيا و شب زنده دارى
حضرت باقر العلوم (عليه السلام ) به نقل از آباء كرامش نقل مى كند:
((رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نهى كرد كه از شب بيست و يكم و شب بيست و سوم ، غفلت شود و نهى كرد كه كسى در آن شب بخوابد.))(81)
http://www.aviny.com/occasion/Islamic/Ramazan/Ghadr/87/Shab_Ghadr/227-0002.aspx